تجربه مصاحبه
سفارت ایروان
سه نفر
کیس اصلی همسرم و معاف پزشکی
ما روز سه شنبه هوایی اومدیم ایروان روز پنج شنبه وقت مدیکال داشتیم و بخاطر شرایط پیش اومده تراول بن خیلی دو به شک بودیم بریم یا نریم ولی لحظه آخر نظرمون عوض شد و رفتیم پیش خانم هاکوپیان عزیز. ایشون خیلی کمکمون کردن حتی یک ساعت بخاطر ما منتظر ماندند تا ما برسیم همینجا ازشون تشکر میکنم. وارد ساختمان مدیکال شدید باید برید طبقه بالا و معاینات رو خانم هاکوپیان و خانم دکتر انجام دادند مدارک لازم رو تحویل گرفتند بعد اومدیم طبقه همکف برای آزمایش خون. دخترم ۸ سالش بود و فقط ازش آزمایش خون گرفتن. برای ایکس ری هم رفتیم طبقه زیرزمین. مدیکال کامل انجام شد و گفتن خودمون نتایج رو میفرستیم سفارت فقط یه نسخه رو قبل رفتن به ایران بیایید بگیرید.
روز سفارت ما کمی متفاوت شد ما وقتی رسیدیم ایروان ایمیل زدیم به سفارت ببینیم میتونیم زمان مصاحبه رو عوض کنیم ولی جوابی نگرفتیم دقیقا شب مصاحبه رفتیم تو سایت جدیدشون دیدیم وقت مصاحبمون حذف شده و دیگه گفتیم حتما وقتمون رو کنسل کرده ولی با این حال رفتیم سفارت ببینیم چیکار کنیم آیا راهمون میدن. چون ایمیل نزده بودن
ساعت ۱۱ راه افتادیم سمت سفارت ولی راه نمیدادن و گفتن فقط ده دقیقه قبل میتونید برید داخل. کلی مجبور شدیم منتظر بشینیم توصیه میکنم خیلی زود نرین همون نیم ساعت قبل کافیه. ده دقیقه مونده به وقت مون همه افراد که بیرون منتظر بودیم رو راه دادن نگهبان روی برگه اسممون رو چک میکرد و فقط پاسپورت نگاه میکرد و راه میداد و خوشبختانه اسم ما تو لیست بود و وارد شدیم. در ورود کیف من رو داخلش نگاه کردن گفتن موبایل هارو خاموش کنید و موبایل رو هم تحویل دادیم یه شماره دادن گفتن صدا میکنیم. سه تا هم پوشه دادن که مدارک رو آماده کنیم. باید از کاور همشونو دربیاریم. باجه۴ صدامون کردن یه آقای خیلی خوش برخورد وشوخ بود و دونه دونه مدارک رو تحویل گرفت و انگشت نگاری کرد. برای معافیت همسرم ما گواهی اصالت هم دادیم و تحویل گرفت چون نام بیماری اونجا نوشته شده بود. شناسنامه ها و ترجمه هاش رو برای هر سه مون خواست. سند ازدواج اصلش و دو نسخه ترجمه خواست یکی از من یکی از همسرم. تمکن خواست و ارائه دادیم. برای همسرم که کیس اصلی بود آخرین مدرک تحصیلی و ریز نمرات اصل و ترجمه هاش رو خواست.
بعد نشستیم تا آفیسر صدا کنه. آفیسر هم تو همون سالن یه باجه دیگه بود ینی ما مصاحبه بقیه رو هم میدیدم. نوبتمون شد آفیسر صدا کرد افیسر یه آقای جوون بود و انگلیسی حرف میزد و یه خانوم کنارش ترجمه میکرد. اول قسم خوردیم. بعد گفت اونجا کجا میخواهی بری پیش چه کسی. گفت مدیکال دادین گفتیم بله. شغل فعلی و قبلی همسرم رو پرسید و ما توضیح دادیم و سی وی خواست و ارائه دادیم همسرم لیسانس بود . از خود من درباره کار فعلی ام پرسید من کارشناسی ارشد بودم ولی سی وی از من نخواست. و هر چی میپرسید روجوابهامون رو بادقت تایپ میکرد تو سیستم. ولی آخر مصاحبه یه برگه داد گفت بخاطر قوانین جدید شما واجد شرایط دریافت ویزا نیستید و ما پرسیدیم اگر قانون عوض بشه گفت دستورالعمل هارو از سایتی که تو برگه بود دنبال کنید تقریبا ساعت ۳ بود که از ساختمان بیرون اومدیم و ناراحت از شانسی که تا آخرش باهاشون یار نبود 😢
دیدگاهتان را بنویسید