✅ سفارت : ایروان
✅ وضعیت ویزا: من و همسرم ویزا ، پسرم اول ویزا و بعد ریجکت
✅ کیس نامبر حدودی:5850
✅ تاریخ سابمیت: 4 jun
✅ تاریخ دعوت: ۱۸ فوریه
✅ تاریخ مصاحبه: 15آپریل
✅ زبان مصاحبه: فارسی
✅ کیس اصلی: خانم
✅ وضعیت سربازی: معاف پزشکی
✅ مدرک تحصیلی: فوق لیسانس دانشجوی دکترا
✅ سابقه کار: داشتم
✅ میزان تمکن: حدود ۳۵ هزار دلار
✅ اسپانسر: نداشتم و نخواستن
کیس اصلی خانم
تغییر سفارت از انکارا به ایروان یک ماه قبل از کارنت شدن
ما برای مدیکال نتونستیم زمان نزدیک به سفارت وقت بگیریم
بهمین دلیل روز چهارشنبه از تهران اومدیم
ایروان برای هتل از اقا امیر راهنمایی خواستیم
ترانسفر رو هم ایشون انجام دادن و یک سیم کارت رایگان هم به ما دادن
هتل کامفورت رو گرفتیم کوچیک ولی بسیار تمیز ارام با صبحانه کامل
نسبت به هتل هایی که تو ایران رفته بودم واقعا کامل بود
یاندکس رو تو گوشی نصب کردیم مثل اسنپ هست گرونترین مسیر مدیکال بود ۱۲۰۰ درام
صبح پنجشنبه مدیکال رو انجام دادیم و روز جمعه مدارک و سی دی رو به مادادن
هر نفر مدیکال ۹۸۰۰۰ درام بود
مدیکال کلینیک نورمد طبقه دوم پیش خانم هاکوپیان رفتیم مهربان و مسلط به زبان فارسی
خانم دکتر عیوزیان معاینه کامل شدیم
چند روز داخل شهر گشتیم
غذای اماده برده بودم شب ها اون ها رو استفاده کردیم ظهر رستوران می رفتیم
بیشتر ساس فودکورت میرفتیم پیشنهادم که برید به خصوص اونی که پشت کلیسای سنت گریگوری هست نزدیک هتل فروشگاه کارفور بود اونجا خرید میکردیم
تا اینکه سه شنبه وقت سفارت داشتیم و روزش رسید
واقعا روز قبل خیلی استرس داشتم ازخدا خواستم بهترین ها برامون رقم بخوره
متاسفانه خوب هم نخوابیدم
یک ساعت قبل وقتمون که یک بود رفتیم سفارت هوا واقعا سرد بود و بارون هم گرفت بیشتر افراد صبح که رفته بودن سفارت دانشجو بودن و ریحکت شده بودن
بعد نوبت ما شد احازه دادن بریم تو من یک کیف کوچیک دوشی داشتم به اون گیر ندادن به ترتیب داخل شدیم گوشی ها رو تحویل دادیم که یک شماره به ما دادن برای گوشی که برگشت تحویل بگیریم
ابتدا نفری ۳۳۰دلار دادیم. بعد رفتبم انگشت نگاری و شماره دادن نشستیم تا صدامون کنن مدارک رو دادیم مدارک من زیاد بود
فوق لیسانس مامایی داشتم فکرکنم خسته شد گفت cv داری کفتم اره
از همسرم و پسرم فقط مدارک شناسنامه رو خواست
بعد تمکن رو گرفت گردش مالی سه ماهه رو ازمن خواست گفت هر چی مربوط به تمکن هست رو بده
مجدد نشستیم روز مصاحبه ساکنین خود ایروان هم بودن هم اونا هم افراد ایرانی بیشترشون ای پی شدن
اقا و خانمی هم جلوی ما بودن و افسر از نظر مالی به اون ها گیر داده بود خلاصه شماره ما خونده شد
یک افسر سیاهپوست ولی خیلی مسلط به زبان فارسی بود
هرسه تفر قسم خوردیم صادق باشیم به من گفت انکلیسی صحبت میکنی گفتم نه ولی با پسرم کلا انگلیسی صحبت کرد و پرسید دانشجویی که اونم گفت اره
به من نگاه کرد گفت امریکا رفتی
گفتم اصلا
گفت چی کار میخواهی بکنی گفتم من الان دانشجوی دکترا هستم و به ادامه تحصیل علاقه مندم اول بررسی میکنم و تو این زمینه کاری خودم هم درس میخونم هم کار میکنم
کفت الان کار میکنی گفتم اره. گفت کجا گفتم مطب خودم
بعد پرسبد برام جالبه که روابط ایران و امریکا خوب نیست دشمن هستن تو این شرایط میخواهی چطوری زندگی کنی
تو پاسخ گفتم که من چون در زمینه علمی فعالیت میکنم این روابط تاثیری در برنامه من نداره بعد به همسرم گفت سربازی رفتی
اونم گفت نه معاف بودم بخاطر چشمم و از پسرم پرسید خارج بودی اونم گفت کلا تهران بودم
کمی فکر کرد مکث کرد بعد مشغول تایپ شد یک برگه به ما داد و گفت تبریک میگم ویزا شدید از خوشحالی به خصوص بخاطر پسرم همونجا صورتش رو بوسیدم واقعا براش خوشحال شدم اما خوشحالی ما تا فردا صبح بود چون صبح روز بعد برام یه ایمیل اومد که پسر شما بالای ۲۱ سال هست و ویزای ایشون رد شده واقعا واقعا ناراحت شدم اونم ناراحت شد ولی احساس کردم بخاطر من خودش رو بی تفاوت نشون میداد هر چند بارها به من گفته بود من ویزا نمیشم




دیدگاهتان را بنویسید