تجربه مصاحبه در انكارا در تاريخ ٤ اكتبر:
كيس نامبر حدود ٣٥٠
كارشناسي مديريت صنعتي
ارشد مديريت پروژه
#تجربه_مصاحبه
تاریخ مصاحبه: ٤ اكتبر
کیس اصلی: خانم مجرد ٢٥ ساله
شغل: دانشجو ارشد
نتیجه: ویزا درجا
سلام دوستان ما ساعت ۸/١۵ وقت مصاحبه داشتم که ساعت ٧:٤٠ دم در سفارت بودم و تو صف بودم خيلي شلوغ بود و تازه ٨:١٥نگهبان پاسپورتمو چک کرد و اسمو تو ليستش هايلايت كردو نگه داشت داد به همكارش كه تو قسمت كناري بود صدا بزنه و با چند دقيقه انتظار تو صف بعدي صدا زد و وارد شدم گوشي و وسايل هوشمند و كيف رو قبول نميكردن كت و وسايل و حتي ساعت از دسنگاه بايد عبور ميكرد با عبور از يه فضاي باز وارد يه ساختمون ديگه شدم، وارد سالن اصلی که شدیم يه ميز بود كه بهم كاغذ دادن يه سري شرايط رو توضيح داده بود تو كاغذ و رو پاسپورت برچسب زدن همون طور كه تو صف بوديم ميرسيدم به كشير و پو ميداديم و به من يه برگه نوبت با فيش پرداخت داد منتظر مونديم تا روي مانيتور شماره رو نشون بده كه كدوم باجه بريم با افيسر حرف بزنيم كه حدود ٢٠مين زمان برد افيسر يه اقا بود كه يخ دورس پوشيده بود و خيلي معمولي و اداري سوال پرسيد پاسپورت خواست گفت ازدواج كردي گفتم نه گفت طلاق بچه اينا گفتم نه گفت دانشجويي گفتم ارشدم مدارك ( شناسنامه – ديپلم – پيش دانشگاهي – تمكن – مديكال ) با ترجمه شون خواست به زور مدرك كارشناسي و ريز نمرات ارشدمو با ترجمه دادم گفت برو بشين صدات ميكنيم بيشتر از يك ساعت منتظر موندم تا مجددا صدام زدن يه افيسر (اقا) ديگه باجه اي كه سمت كشير بود رو مانتيور شمارمو نشون داد گفت دست راست ببر بالا قسم بخور و در مورد كاري كه ميخوام امريكا انجام بدم پرسيد گفت كدوم ايالت گفت چرا بعد انگشت نگاري كرد مدارك مو پس داد گفت قبول شدي ٣-٤ روز كاري طول ميكشه ويزات گفتم شب پرواز دارم بهم نامه داد. تمام مصاحبه ها به انگليسي بود چون زبانم خوب بود خودم انگليسي صحبت كردم ولي فارسي بلد بودن و اگر بد تلفظ ميكردن متوجه نميشدم فارسي ميگفت.