لاتاری گرین کارت آمریکا برای میلیونها نفر در سراسر جهان نماد امید و شروعی تازه است. برنده شدن در این قرعهکشی به معنی دریافت اقامت دائم در قدرتمندترین کشور دنیاست. اما واقعیتی که کمتر درباره آن صحبت میشود این است که برخی از برندگان، بعد از مدتی از تصمیم خود پشیمان میشوند. در ظاهر، داشتن گرین کارت یک موفقیت بزرگ است؛ اما در عمل، زندگی در آمریکا میتواند با چالشهایی همراه باشد که بسیاری از متقاضیان هرگز تصورش را نمیکردند.
۱. شکاف میان رؤیا و واقعیت
بیشتر شرکتکنندگان لاتاری، آمریکا را از پشت پردهی فیلمها، شبکههای اجتماعی و تبلیغات میشناسند. آنها تصور میکنند آمریکا کشوری است که همه در رفاه کامل زندگی میکنند و با داشتن گرین کارت همه مشکلات حل میشود.
اما وقتی وارد این کشور میشوند، با واقعیت متفاوتی روبهرو میشوند:
زندگی پرهزینه، کارهای سنگین در سالهای اول، و نبود حمایت اجتماعی نزدیک.
بسیاری از برندگان تازهوارد در ماههای اول مجبورند برای پرداخت اجاره خانه یا هزینه بیمه، کارهای سادهای انجام دهند که هیچ شباهتی به شغل یا موقعیت قبلیشان در ایران ندارد. همین تفاوت میان رؤیا و واقعیت، یکی از اصلیترین دلایل پشیمانی در میان برخی برندگان است.
۲. فشار مالی و هزینههای زندگی در آمریکا
برنده شدن در لاتاری به معنای دریافت بلیت پرواز رایگان یا کمک مالی از دولت نیست. تمام هزینههای مهاجرت، از مصاحبه و مدارک گرفته تا بلیط و اجاره خانه، بر عهدهی خود فرد است.
هزینهی زندگی در آمریکا، مخصوصاً در شهرهای بزرگ مثل لسآنجلس یا نیویورک، بسیار بالاست. اجارهی یک آپارتمان کوچک ممکن است ماهانه بیش از سههزار دلار باشد.
برندگان لاتاری که با پسانداز محدود وارد میشوند، در ماههای اول تحت فشار مالی قرار میگیرند. بعضی از آنها برای پرداخت هزینهها مجبور به کارهای سخت و تماموقت میشوند و همین باعث خستگی، استرس و گاهی پشیمانی میشود.
۳. دوری از خانواده و دلتنگی فرهنگی
یکی از واقعیتهای مهاجرت به آمریکا، احساس تنهایی و غربت است.
برندگان لاتاری معمولاً خانواده و دوستان خود را پشت سر میگذارند و وارد کشوری میشوند که فرهنگ و سبک زندگی کاملاً متفاوتی دارد. حتی تماسهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی نمیتوانند جای دیدار حضوری را بگیرند.
بسیاری از مهاجران در سالهای اول دچار «شوک فرهنگی» میشوند — از نحوهی تعامل مردم تا قوانین و سبک زندگی.
این احساس غربت در بعضی افراد به حدی شدید است که آنها را به بازگشت یا پشیمانی از تصمیم مهاجرت سوق میدهد.
۴. سختی شروع از صفر
در آمریکا هیچکس به سابقه کاری یا تحصیلات خارج از کشور ارزش خاصی نمیدهد مگر اینکه مدرک یا سابقه قابلتأیید آمریکایی داشته باشید.
به همین دلیل، حتی کسانی که در ایران موقعیت شغلی و اجتماعی بالایی داشتند، در آمریکا باید از پایه شروع کنند.
ممکن است پزشک، مهندس یا مدیر باشید، اما در سالهای اول ناچار شوید در شغلهای ساده کار کنید تا رزومه و سابقه کاری بسازید.
این تغییر ناگهانی برای بعضیها بسیار سخت است. آنها حس میکنند «از صفر شروع کردهاند» و همین احساس افت جایگاه اجتماعی میتواند باعث پشیمانی شود.
۵. مشکلات سازگاری با سیستم جدید
برندگان لاتاری باید خودشان تمام کارهای قانونی و اداری را یاد بگیرند:
افتتاح حساب بانکی، گرفتن بیمه، پرداخت مالیات، دریافت گواهینامه رانندگی، ثبتنام در مدرسه برای فرزندان و… .
این فرآیندها برای مهاجران تازهوارد گیجکننده است و اگر زبان انگلیسی قوی نداشته باشند، حتی میتواند باعث اشتباهات پرهزینه شود.
برخلاف تصور عمومی، دولت آمریکا خدمات ویژهای به برندگان لاتاری ارائه نمیدهد. شما باید خودتان یاد بگیرید چگونه در این سیستم پیچیده زندگی کنید. بسیاری از پشیمانیها از همین ناآشنایی با سیستم شروع میشود.
۶. تفاوت در انتظارات خانوادگی
در برخی خانوادهها، فقط یکی از اعضا واقعاً مشتاق مهاجرت است و دیگران به اجبار همراه میشوند.
زمانی که خانواده وارد آمریکا میشود و با سختیها روبهرو میگردد، این اختلاف دیدگاهها خودش را نشان میدهد.
برخی همسران یا فرزندان ممکن است از محیط جدید ناراضی باشند، که باعث فشار روحی روی فرد اصلی (برنده لاتاری) میشود.
در نتیجه، گاهی تصمیم مهاجرت به تنهایی به منبع تنش خانوادگی تبدیل میشود و احساس پشیمانی را تشدید میکند.
۷. افسردگی پس از مهاجرت
پدیدهای به نام افسردگی مهاجرت وجود دارد که در میان برندگان لاتاری هم شایع است.
فرد پس از مدتی متوجه میشود که هرچند از کشورش خارج شده و آزادی و امنیت بیشتری دارد، اما از احساس تعلق، زبان مادری و جمع خانوادگی دور افتاده است.
بعضی از مهاجران نمیتوانند با این احساسات کنار بیایند و دچار افسردگی یا اضطراب میشوند.
در چنین شرایطی، حتی موفقترین برندگان لاتاری هم ممکن است لحظاتی از تصمیم خود پشیمان شوند.
۸. تفاوت در دیدگاه نسبت به موفقیت
در ایران، برنده شدن لاتاری نشانهی «موفقیت» تلقی میشود، اما در آمریکا، موفقیت فقط با تلاش و برنامهریزی معنا پیدا میکند.
بسیاری از برندگان تصور میکنند به محض ورود، فرصتها به سمتشان میآید؛ اما واقعیت این است که لاتاری فقط بلیتی برای شروع مسیر است، نه پایان آن.
اگر فردی مهارت کافی، برنامه مالی و پشتکار نداشته باشد، ممکن است احساس کند که از زندگی در آمریکا آنطور که انتظار داشته، بهرهمند نشده است.
جمعبندی
لاتاری گرین کارت یک فرصت بزرگ است، اما موفقیت در آن نیازمند آمادگی ذهنی، مالی و فرهنگی است.
بسیاری از کسانی که پشیمان میشوند، در واقع نه از خود لاتاری، بلکه از ناآگاهی و نداشتن برنامه رنج میبرند.
آمریکا کشوری است که در آن تلاش، نظم و پشتکار نتیجه میدهد؛ اما برای کسی که انتظار دارد بدون زحمت به رفاه برسد، ناامیدی محتمل است.
اگر کسی قبل از مهاجرت واقعیتها را بداند، مهارتهای لازم را یاد بگیرد و انتظارات واقعبینانه داشته باشد، احتمال پشیمانیاش تقریباً صفر است.
برنده شدن در لاتاری، آغاز یک مسیر جدید است — مسیری پر از فرصت اما همراه با چالشهای واقعی که فقط با آگاهی و برنامهریزی میتوان از آن سربلند بیرون آمد.




دیدگاهتان را بنویسید